منتظر بودم تاامتحانها تموم بشه وتابستون همراهش برم جبهه.
بعضی حرفهاش رو نمیفهمیدم.
میگفت:خمپاره ها هم چشم دارند.
نشسته بودیم وسط محوطه،داشتیم قرآن میخوندیم. صدای سوت خمپاره اومد. هر دو خوابیدیم زمین.گرد و خاک که خوابید، بلند شدم، اما او نه.
تازه فهمیدم خمپاره ها هم چشم دارند..
شهادت نصیب هرکسی نمیشه
mohebbin.blog.ir
بلکه بال را قبل از شهادت میدهند...
اگر حال داری و بال را هم داری،
بدان این روز ها وقت پرواز است!!
هرلحظه امکان دارد مقتدایت تو را به کربلا فراخواند....