مادرشهید عکس اول را درآورد
_:این پسر اولم محسن است.
عکس دوم:این پسرم محمد است، 2سال بامحسن تفاوت سنی داشت.
عکس سوم را در آورد وگذاشت روی عکس محمد،
دید شانه های امام دارد میلرزد امام داشت گریه میکرد.
فوری عکسها راجمع کرد زیر چادرش وخیلی جدی به امام گفت:
"4تا پسر دادم که اشکاتو نبینم"
محبین فرزندان فاطمه-ع
ساعت19
مکان همیشگی
و انتظاری هم ندارند!
چون برای رضای خدا قدم برمیدارند.
و آنان رستگارند.......