۲۸ دی ۹۲ ، ۲۳:۰۵
۱ نظر Share

محبین134»

دیر کرده بود!
هیچ وقت برای نماز جماعت دیر نمی آمد..
نگرانش شدند و رفتند دنبالش..
دیدند بچه ای را سوار کولش کرده و برایش نقش شتر را بازی میکند!
گفتند: ازشما بعید است! نماز دیر شد..
رو به بچه کرد و گفت:شترت را با چند گردو عوض میکنی؟
بچه چیزی گفت..
گفت: بروید گردو بیاورید و مرا بخرید..
کودک خندید، پیامبر هم.

*میلادش مبارکباد*

نظرات (۱)

  1. msnbrk
    این یعنی اوج رحمت و مهریانی نسبت به کودکان!
    پیامبر الگوی ما در رفتار با کودکان است....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی