۰۱ مهر ۹۲ ، ۰۹:۰۷
۲ نظر Share

محبین82«

صداش میکردن نیم وجبی،
ژ-3 کنارش،کمی بزرگتربود!
مسئول ثبت نام به قدش نگاه کرد وگفت:
-دانش آموزی؟
-بله
-ازدرس خوندن میخوای فرار کنی؟
ناراحت شد.
ساکش راگذاشت رو میز وکتابهاش را ریخت رویش.
-نخیر!اونجا درسم رو می خونم. کارنامه اش راهم نشان داد،پر بود از نمرات خوب.

نظرات (۲)

  1. msnbrk
    فکر کنم قرار بود فیلم مداحی رو آپلود کنید ها ....
    پس چی شد؟؟؟؟؟؟
    هرچقدر هم بگذره بازهم من پیگیر این فیلم مولودی هستم....
    خسته نباشید
    موفق و موید باشد
    یاعلی
  2. msnbrk
    این خاطره نشان دهنده این است که شهدا برای خلاص شدن از یکسری دغدغه ها مثل درس و تحصیل و کار و تلاش، به جنگ نمیرفتند...
    هدف خدا بوده و بس!
    انسان تا آخرین لحظه عمر باید پی علم اندوزی باشد!!!!
    یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی